يكي بود...يكي نوشت
جمعه، دی ۳۰، ۱۳۸۴
انگار تمومي نداره...
بازي دادن آدما چه سادهست.
دروغ گفتنها و براي همديگه زدنها،
تظاهر كردنها و نقش بازي كردنها،
و هزار و يك چيز ديگه...
مجبورم اين جمله تكراري رو بگم:
من خستهم ، يعني خسته شدهم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر