يكي بود...يكي نوشت
یکشنبه، خرداد ۲۷، ۱۳۸۶
امروز از اون روزها بود که وقتی تو خیابون راه میرفتم، احساس میکردم هر آن ممکنه یه دوست قدیمی که خیلی وقته ندیدمش از پشت بزنه رو شونهم و صدام کنه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر