نمیدونم چند نفر تئاتر حسن و خانوم حنا که در واقع نسخهی ایرانیشدهی جک و لوبیای سحرآمیز بود رو دیدن یا نوارقصهش رو گوش کردن؛ اما این تئاتر یه بخش بانمک و به یادموندنی از بچهگی من به عنوان یه کودک دههی شصتی محسوب میشه، به همراه کاستهای داستانهای دیگهای مثل آلیس در سرزمین عجایب، جن پینهدوز، تیزچنگال ماهیچهدوست، علیمردانخان، دل موش پوست پلنگ، خالهسوسکه و ...
خب، حالا اگه به جای من بودین و یهو تو یه ظهر جمعه میدیدین که تلویزیون داره قسمتهای کوتاهی از حسن محبوبتون رو نشون میده - به یاد مرحوم اردشیر کشاورزی که پشت این کار و خیلی تئاترهای دیگهی کودکان بوده - اولین کاری که میکردین چی بود؟! این که یه جیغ آروم بکشین (چون مهمون بودیم)، بعد دنبال گوشی همراهتون بگردین که به خواهرهاتون خبر بدین که البته یکیشون پیشدستی میکنه و ... بعد هم به محض دسترسی به اینترنت برید و ببینید این آقای مهربون کی بوده ...
حسن، ننه حسن، خانوم حنا، خاله رعنا، آقا باقالیفروشه، آقا غوله و بانو، مرغ تخم طلا، چنگ ... یادمه وقتی ضبطصوت، نوار یکی از کاستها رو پیچوند و خرابش کرد، چقدر غصه خوردیم ...
کودک دههی شصت بودن هم عالمی داشتها!
این هم تصاویری از گاو احساساتی و متفکر امسال ما!
خب، حالا اگه به جای من بودین و یهو تو یه ظهر جمعه میدیدین که تلویزیون داره قسمتهای کوتاهی از حسن محبوبتون رو نشون میده - به یاد مرحوم اردشیر کشاورزی که پشت این کار و خیلی تئاترهای دیگهی کودکان بوده - اولین کاری که میکردین چی بود؟! این که یه جیغ آروم بکشین (چون مهمون بودیم)، بعد دنبال گوشی همراهتون بگردین که به خواهرهاتون خبر بدین که البته یکیشون پیشدستی میکنه و ... بعد هم به محض دسترسی به اینترنت برید و ببینید این آقای مهربون کی بوده ...
حسن، ننه حسن، خانوم حنا، خاله رعنا، آقا باقالیفروشه، آقا غوله و بانو، مرغ تخم طلا، چنگ ... یادمه وقتی ضبطصوت، نوار یکی از کاستها رو پیچوند و خرابش کرد، چقدر غصه خوردیم ...
کودک دههی شصت بودن هم عالمی داشتها!
این هم تصاویری از گاو احساساتی و متفکر امسال ما!
تذکر : چرا هیچ کس در پست قبلی بهم نگفت "طبعا" اشتباهه و "تبعا" درست؟! من عجله داشتم، شما هم؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر