پنجشنبه، تیر ۲۵، ۱۳۸۳

قول بده،
قول بده،پيش از آن که زمين آنقدر به خورشيد نزديک شود که به سياهچاله ای بدل گردد،
برايم چند شاخه از آن رزهای آبی رنگ بياوری.
قول بده،
قـول می دهی؟!

دوشنبه، تیر ۲۲، ۱۳۸۳

جمعه، تیر ۱۹، ۱۳۸۳

حتی اين هاپو هم ميدونه که چشمای من سبز نيست!


<<نوشتن به شيوه قره قروتی>>

ـ ببينم تو چشمات سبزه؟
ـ نه!
ـ اما مثکه سبز باشه ها،نه؟
ـ نع!نيست!
ـ چرا،بيا اين آينه منو بگير نگا کن خوب!
ـ عزيز من،يعنی بعد بيست و پنج ســــــــــــال من نمی دونم چشمام چه رنگيه؟؟؟!!!
ـ خب بد نيست که سبز،خيليم خوبه!
ـ آره ببين،سبزه اصلا،باشه؟
ـاممم،حالا که دقت می کنم،می بينم سبز سبزم نيست،يه کم چيزه،عسليه انگار،نيست؟
ـ...

البته بد نيست که آدم رنگ چشمش سبز باشه،اما به شرط اين که واقعا باشه!

جمعه، تیر ۱۲، ۱۳۸۳

ـتصورشو بکن:
روی تختت که روبروش يه پنجره ست،دراز کشيدی،
و غرق افکار بی ربط و با ربط خودت هستی.
بعد يهو يه پرنده که شيشه رو تشخيص نداده،
مياد و محکم با منقار ميخوره تو شيشه و بنگ صدا ميده!
اونوقت چه حالی ميشی؟!

ـنزديک سه سال از اون کنسرت سعد آباد شهرام ناظری ميگذره و هنوز هيچ خبری ازش تو بازار نيست.
هر کی،هر چی داره همون ضبط با کيفيت نسبتا بده که مردم خودشون تکثير کردن.
اينو الان که داشتم اجرای تبريز رو می ديدم،يادم اومد.
چقدر من دوست داشتم اجرای اون شب رو!
چقدر دستاشو تکون ميده موقع خوندن!
چقدر دلم يه کنسرت توپ ميخواد!

دوش چه خورده ای دلا،راست بگو نهان مکن
چون خمشان بی گنه روی بر آســـمان مکن

باده خاص خورده ای،نُقل خلاص خــورده ای
بوی شراب می زند،خربزه در دهــــان مکن!

به نظرم،اون چيزی که ته صدای شهرام ناظری هست،تو صدای هيچ خواننده ديگه ای نيست.
همين که گفتم!
Free counter and web stats