دوشنبه، بهمن ۱۳، ۱۳۸۲

پنج روز با يک بچه دوم دبستان

بهش ميگم يه مساله بنويس که حلش ۴=۳-۷ باشه.وقتی شروع می کنه نوشتن،دستشو ميذاره روی کاغذ که نبينم چی می نويسه اما يه لبخند شيطنت آميز رو لباشه.
يک دقيقه بعد دفترشو ميذاره جلوم؛فکر می کنين چی نوشته:

سکينه خانم هفت ببر داشت،سه تای آنها را خورد.حالا او چند ببر دارد که بپزد؟
...
حالا سکينه خانوم کيه؟يه پيرزن نقلی که چند سال پيش ميومده هفته ای يه بار خونه ی اينا رو نظافت می کرده!
آخه آدم چی بگه!
اين بچه دو تا آلبوم پر داره که همش بازی Play Stationه (عجب املايی!) ، بعد از اين دوتا آلبوم گنده حدود نود درصدش بازيهای خون آشام و مدرسه ارواح و خونه متروک و مشت زنی و ...است.خب بايدم همچين مساله ای طرح کنه ديگه.
اما نقاشيش انصافا خوبه که خب البته به دختر عمه عزيزش رفته D:
واااااااای
اين کارتون Monsters خيلی قشنگ بود.خيلی وقت بود يه کارتون درست و حسابی نديده بودم.

ترانزيت تهران-شمال
موزيک متن:
عاشق منه....دوس داره منــــــــــو(ش با لحن فتانه تلفظ شود حتما!)
قسم ميخوره....دوووووووس داره منـــــــــــو
...
خودشو می کوبونه زميــــــــــــــــــن...دوس داره منـــــــــــو
...
يا
تا ميگی سلام...
ميگن آدم از هر چی بدش مياد،به سرش مياد :|

و نکته آخر و حائز اهميت اينکه:

اينجامکانيست جديدالتاسيس که متعلق به يکی از دوستای بسيــــــــــــــــــــــــار عزيزمه.

هیچ نظری موجود نیست:

Free counter and web stats