سه‌شنبه، اسفند ۱۴، ۱۳۸۶

دو روز پیش اینجا، کمی آن طرف­تر از گوش اینجانب، نمی­دونم چندمین جلسه شورای پژوهشی دانشکده، برگزار شد.
روال این جلسات لااقل در این یک و سال و اندی که من همسایه اتاق معاونت پژوهشی هستم، اینه که در ابتدا همه ساکتن یا خیلی آروم صحبت می­کنن، بعد کم­کم صداها اوج می­گیره، یکی از اون وسط دادی می­زنه، یکی دیگه سعی می­کنه نظم جلسه رو برقرار کنه، بعد چند دقیقه دوباره همه آروم میشن، بوی میوه (البته بنا به این که کدوم فصل سال باشه) از اتاق می­زنه بیرون، دوباره یک نفر برای احقاق حقوق خودش یا دانشکده سرفه­ای می­کنه و صداش را بلندتر می­کنه و به قول فیزیکدانها یا فیزیکخوانها، به همین ترتیب ...
و حاضرین در جلسه رو هم که میشه حدس زد چه کسانی هستن؛ بخشی از اعضای هیأت علمی دانشکده:
یکی بودجه­ی ثبت نام کنفرانسش تموم شده و می­خواد بیشترش کنن، یکی می­خواد سفر خارجی بره و تأیید حاضرین رو می­خواد، یکی دیگه هم از اساس با همه چیز و همه کس مشکل داره و ...
و خلاصه این که بعد از یکی دو ساعت، بعضی راضی و بعضی ناراضی میرن دنبال کارشون.
الآن هم که آخر ساله و همه دنبال این که امتیاز بیشتری بیارن و برن اول لیست و بالای نمودار؛ همه تند و تند مقاله میارن و صدای داد و بیدادشون میاد که : من دوتا دانشجوی دکترا ندارم! من چهارتا دارم! یا: تعداد مقالات ISI من خییییییییییییییییییلی بیشتر از این حرفاست و ...
تا ببینیم آخرش کی اول میشه! (به نظر شما، آیا در این جمله از صنایع ادبی استفاده شده؟)
در نهایت این که:
این بود صورتجلسه­ی ما از جلساتی که شنیده­ایم و گاه، اندکی هم دیده­ایم!

هیچ نظری موجود نیست:

Free counter and web stats