دوشنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۸۳

بالاخره اين کامپيوتر ما شفا يافت!
چند وقت نبودم اين دور و برا،
و شديدا مايل بودم يه چيزی رو بنويسم اينجا،
يه چيزی که واقعا حرصمو درآورده و چون کامپيوتر نبود،بيشتر به خاطرش حرص می خوردم!


ببين آقای ...
ترجيح ميدم هيچ صفتی رو برات بکار نبرم!
دو بار اومدي و تو سايت اورکات منو add کردی و هر دوبار هم ديدی که accept نکردم،
لازم نبود خيلی فکر کنی تا متوجه بشی که دلم نميخواد تو ليست دوستام باشی،چون هيچ وقت دوست من نبودی،نيستی،و نخواهی بود!
بهتره بدونی نميخوام هيچ اثر و نشونه ای ازت ببينم،
نه دوست دارم بيای منو add کنی،نه برام کامنت بذاری و نه راجع به من به هر طريقی اظهار نظر کنی!می فهمی اينو؟!!!
هيچ وقت ازت خوشم نميومده،ميخوای ناراحت بشو،يا نشو؛اونش ديگه به خودت مربوطه و برای منم کوچکترين اهميتی نداره!
فقط هر کار می کنی،ديگه کاری با من نداشته باش!
لازم نيست برای اين نوشته من جوابيه بفرستی،همين که ديگه اينورا پيدات نشه،خودش بهترين جوابه
ومن می فهمم که بالاخره! حرف منو درک کردی!!!
همين!


راستش هيچ خوش ندارم با کسی همچين برخوردی بکنم،اما اين بار لازم بود واقعا
آخیــــــــــــــــــــــــــش!
راحت شدم...


هیچ نظری موجود نیست:

Free counter and web stats