شنبه، فروردین ۱۳، ۱۳۸۴

بيست و هشتم اسفند،
غصه ام شده که اين روزهای تعطيلی را چطور بدون کتاب،شب کنم!
کتاب "زندگی از نو" بوبن؛صفحه شصت و هشتم و شصت و نهم را ده روز پيشتر خوانده ام:
موزه "رودن" و يک اتاق از موزه با آثار "کامی کلودل".
در انتهای کتاب نوشته شده:
کامی کلودل،شاگرد و معشوقه اگوست رودن؛مجسمه ساز معروف فرانسوی.

بيست و نهم اسفند،
کتابفروشی غلغله است.
کتابی به نام "يک زن" از "آن دلبه"؛نويسنده ای که نمی شناسم،عمودی ايستاده توی يکی از قفسه ها.
کتاب را باز می کنم:
صفحه اول و !

...
تمام تعطيلات عيدم را البته تا روز يازدهم با اين کتاب چهارصد صفحه ای می گذرانم.
چند روزی را هم که شيراز بوديم،حتی.

خواندن اين کتاب را شديدا توصيه مي کنم؛
به قول شخصيت اصلی کتاب : "بی تفسير"!

هیچ نظری موجود نیست:

Free counter and web stats